29 January 2010

2003 - The Stix

این یک آلبوم خوب از گروه جَز فیوژن نروژیست.
بعد از اینکه Jonas Hellburg گوش دادم. فکر کردم احتمالا جَزاسکاندیناوی با بقیه جَزهای اروپایی فرق داره. چون من آلبومهای پروگرسیو و حتی متال ازاسکاندیناوی زیاد شنیدم و واقعا با بقیه اروپاییها فرق دارند.( جوان که بودیم بلک متال هم گوش می کردیم، شعار ما هم این بود "دووم، دث و بلک متال فقط سوئدی-نروژی").
این گروه Jaga Jazzist با وجود اسمش، خیلی هم جَز نیست. یعنی مطابق تصور عادی از جز یا جز فیوژن نیست. بیشتر صداها الکترونیک هستند حتی درام. از ساکسیفون و فلوت و سازهای دیگری هم استفاده می کنند که اغلب افکت زیاد و دیستورشن تشخیص سازها رو سخت می کنه. خواننده هم نداره.
ترکیبیه از Radio Head، Mars Volta و John Caltrane یا آلبومهای آخر Miles Davis.
مثل اینکه به جَزی که اینجوری باشه میگن Nu Jazz. مثل Revolution Void و Jamiroquai
کلاً خیلی Nu Jazz دوست ندارم. ولی برای وقتی که آهنگ خوب و بی دردسر لازمه خیلی خوبه. کلا هیچ Nuای دوست ندارم. معمولا اضافه شدن این دو حرف (یا بعضی وقتها Post) یعنی سبک تر شدن و بازاری شدن و کلیشه ای شدن. البته باید آلبومهای بیشتری گوش داد تا بشه نظر قطعی داد.
ظاهرا Omar Rudriguez Lopez و رفیقاش این گروهو دوست دارن.

22 January 2010

1990 - Jonas Hellborg Group


Jonas Hellborg سوئدی نوازنده بیس است. با John Mclaughlin در Mahavishnu Orchestra و سایر دوستان هندیِ Mclaughlin همکاری داشته. با گروه شخصی خودش هم بیشتر از 20 تا آلبوم ضبط کرده.
خودش به سبکش گفته Art Metal، اما فقط سه یا چهار تا آلبوم به این سبک داشته و بقیه آلبوم ها جَز فیوژن هستند. ولی کم ظرافت تر از جَز فیوژن های معمول.
گفته متال چون خیلی جاها درام الکتریک استفاده کرده و صداهایی شبیه به Iron Maiden یا Rush درست کرده. به هر حال در همه آلبومها چه جَز چه آرت متال، ساز قالب گیتار بیسه.
این آلبوم واقعاً بهترین آلبومش نیست ولی من چون کاور آلبومو دوست دارم پستش می کنم. گوش دادنش هیجان انگیز بود و احساس نوجوانی ایجاد کرد. شاید بعداً آلبوم بهتری ازش پست کردم.
.
درباره فیلم "کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد":
فیلم رو در شرایط نسبتاً خوبی دیدم. تا حالا فیلم ایرانی با این کیفیت صدا و تصویر ندیده بودم. دیجیتال ضبط شده بود و به جزئیات صدا و تصویر توجه زیادی شده بود. چون فیلم-بین نیستم در باره کارگردانی، بازیگری و ... نظر نمیدم.
اما در باره آهنگها و گروهها: به نظر من فقط همون گروه آبرنگ خوب بود که هیچ اسمی ازشون برده نشد و فقط حمزه یگانه و امین طاهری و بقیه در حال تمرین دیده شدند. بعضی از آهنگهایی که نشون داد تاسف بار بود. همون بهتر که به این آهنگها مجوز داده نمیشه.آهنگهایی بسیار معمولی تر از آهنگهای معمولی خارجی می سازند و شعرهای کم ارزشِ سیاه براش می سرایند و توقع مجوزهم دارن.
اگرانقدر شرایط تمرین کردن وآهنگ ضبط کردن سخته، بهتر نیست با این همه سختی یه کاری کرد که ارزش داشته باشه؟ واقعاً یه آلبوم Alternative یا کاملاَ پاپ که فقط درام و گیتارالکتریک اون کمی قوی تره، تو این همه آلبوم که هر روز منتشر میشه کار ارزشمندی حساب میشه؟ Heavy Metalفقط چون شعرش فارسی شده کاره متفاوتیه؟ این آلبوم ها تو دنیا چندم میشن؟
خیلی از این گروهها به سختی می تونن یک آلبوم کامل ضبط کنن. ولی همه جا شلوغ می کنن که ما محرومیم، کسی حمایت نمی کنه، مجوز نمیدن ... بابا خیلی از گروهایی که بعد از 40 سال هنوز آلبومهاشو گوش می کنیم به خرج خودشون آلبوم منتشر می کردن. بله پولدار بودن، هرکاری یه خرجی داره.

چطورهمه بلدن مهمونی بدن 100 تا دختر پسر بریزن تو 65 متر جا. ولی نمی شه همون جا کنسرت داد؟ چطور فیلم زهره یه هفته ای به همه دنیا میرسه ولی یه تک آهنگ یا یه EP به دست علاقه مندان نمی رسه؟ بهتر نیست بیشتر کار کنیم تا حرف بزنیم؟
اگر شما واقعا گروه زیرزمینی هستید، پس اول کار به فکر درآمد و کنسرت نباشین. برای خودتون و دوستاتون آهنگ بزنید و آهنگها رو تو اینترنت پخش کنید. اینجوری کم کم مشهورهم میشید. خیلی جاها هست که انقدر بی صاحبه که میشه کنسرت داد بدون اینکه آب از آب تکون بخوره. میشه اسپانسر خارجی پیدا کرد. میشه بی دردسر رفت دبی و ترکیه یا ارمنستان تو یه کافه کنسرت داد ایرانی های اونجارو دعوت کرد.
آقا، مگه نمیگی وزارت ارشاد به شعر گیر میده؟ خوب آهنگ بی کلام بساز. خواننده زن استفاده نکن. لازم نیست مشکلات اجتماع رو گوش زد کنی. از قسمتهای نمایشی کار کم کن. قسمتهایی رو که برای جلب توجه دخترا اضافه کردی حذف کن. شکل آدمهای معمولی باش. اینجوری مرکز موسیقی صدا و سیما خودش آهنگاتو از رادیو پخش می کنه.
همین آبرنگ مگه نیست؟ هم کنسرت داشته هم مصاحبه هم آلبوم منتشر کرده(نایما). مگه گروه باراد نبود؟ مگه بهرام آقاخان نیست؟ همین رادیو پیام گاهی آهنگهایی پخش می کنه از گروههای گم نام ایرانی که آدم کیف میکنه. پس میشه مجوز گرفت. به هر کاری مجوز نمیدن و چه خوب که نمیدن. اگه به همه مجوز می دادن هفته ای یه گروه آریان یا شادمهر عقیلی در میومد که میشد مایه آبروریزی تو شبکه های ماهواره ای ایرانی. هرکی به عشق موسیقی از ایران رفته 2 ماه بعد با 4 تا دخترخارجی در حال قر دادن دیده شده. چرا واقعاً؟
البته درسته که سلیقه عمومی همین چیزهاست. ولی دوستانِ زیرزمینی می خوان متفاوت باشن. به نظر من متفاوت بودن فقط این نیست که یه آهنگ خارجیو با شعر فارسی بخونیم. به اندازه کافی پاپ، رپ، آلترناتیو و هوی متال آمریکایی انگلیسی داریم که دیگه به ایرانیش (اون هم با این کیفیت پایین) نیازی نیست.
آخرش اینکه: وضعیت موسیقی در ایران افتضاحه ، اما اگر ما بیخودی صدا درنیاریم ممکنه که صدای آهنگ اون تک و توک آدمهایی که کارشون درسته بهتر شنیده بشه.

02 January 2010

1971 - Nová Syntéza

Blue Effect : جَز فیوژن از جمهوری چک. (در چک به Modrý Efekt مشهور است)
با هرچه فیوژن شنیده بودم فرق دارد. جَزاش "بیگ بند" است و راک اش غیر انگلیسی.
آلبوم اجرای مشترک گروه با ارکستر جَز چک است که بسیار خوب تنظیم و ضبط شده، خیلی شاد، هیجان انگیز و شلوغ است.
Blue Effect در آلبومهای بعدی کمتر جَز و بیشتر پروگرسیو شد.
به طور عجیبی به این آلبوم Balkan Express (که مجموعه ای از فیوژنهای یوگوسلاوی است) شباهت دارد. این دو آلبوم و مجموعه Verve Jazz Masters علاقه به جَز قدیمی و ارتباط بین Django Reinhardt و Biréli Lagrène هم علاقه به جیپسی جَز در من احداث کردند.
.
این شبها کم می خوابم، بد می خوابم، بیدار می خوابم.
خواب مدرسه می بینم، خواب آهنگ می بینم. فکرم در خواب بیدار می ماند.
شاید چون زیاد آهنگ گوش می کنم.